هاوكينگ: فكر مرگ قريب‌الوقوع، زندگيم را دگرگون كرد

 استفان هاوكينگ رياضيدان، فيزيكدان نجوم و نابغه كيهان‌شناسي در سخنراني‌اي كه در "رويال آلبرت هال" لندن انجام داد گفت: تا 8 سالگي قادر به خواندن و نوشتن نبودم.

استفان هاوكينگ كه با تئوري‌هاي مربوط به سياه چاله‌ها به شهرت رسيد يك نابغه علم كيهان‌شناسي است كه از بيماري فلج مغزي رنج مي‌برد.

وي در سخنراني‌اي كه در "رويال آلبرت هال" لندن و با كمك يك دستگاه تركيب كننده صدا كه يكي از همكارانش در كمبريج در سال 1985 براي وي ساخت از داستان زندگي خود گفت.

مهمترين دانشمند حال حاضر انگليس در اين سخنراني با بيان 15 واژه در دقيقه موفق شد براي اولين‌بار درباره 69 سال زندگي خويش سخن بگويد.

وي در پاسخ به اين سئوال كه چرا يك مغز تا اين حد فاضل بايد در بدني اينچنين نامطلوب زنداني شود، گفت: نمي‌دانم. اما مي‌دانم كه فكر به مرگ قريب‌الوقوع زندگي مرا دگرگون كرد. بسيار زيباست وقتي بفهمي كه درد ماندن در دنيا با ارزش است. من نابغه‌ام چون از ترس از مرگ همواره همراه من است.

اين كيهان‌شناس انگليسي افزود: من پسربچه‌اي باهوش و بسيار تنبل بودم. درس خواندن مرا به‌وجد نمي‌آورد. من خواندن و نوشتن را در 8‌سالگي آموختم. خواهرم فيليپا هميشه بسيار با استعدادتر از من بود. زماني كه كشف كردم بيمار هستم با خودم حساب كردم كه كلي كار براي انجام دادن دارم و ناگهان تمايلم به انجام اين كارها شكوفا شد.

هاوكينگ در دبيرستان با همكلاسي‌هاي خود درباره خدا و بي‌انتهايي حرف مي‌زد. در 13 سالگي اولين سوزش‌ها و دردها در دست‌هايش را احساس كرد اما به وي توضيح دادند كه اين دردها از اثرات رشد است و جاي هيچ نگراني نيست و او باور كرد.

وي در اين خصوص گفت: بسيار بد مي‌نوشتم. به طوري‌كه معلم زبان انگليسي‌ام را به كل نااميد كرده بودم. اما همكلاسي‌هايم من را انيشتين صدا مي‌زدند.

به اين ترتيب به خاطر نبوغي كه در فيزيك از خود نشان داد درهاي آكسفورد به رويش باز شد؛ "يك ساعت در روز درس مي‌خواندم. باورم شده بود كه يك فرد با استعداد هستم و نبايد خودم را به‌طور جدي مشغول درس خواندن كنم."

به تدريج، دردها غيرقابل تحمل شد. به همين دليل هاوكينگ را بستري كردند. تشخيص اوليه، بيماري " اسكلروز جانبي آميوتروفيك" را نشان داد كه اشتباه بود. اين تشخيص باعث شد كه 3 سال اميد به زندگي را از دست بدهد.

اما پس از آن شروع به مطالعه كردن، فهميدن، كشف كردن و نوشتن درباره كيهان از "بيگ‌بنگ تا سياه چاله‌ها" كرد و به اين ترتيب تحولي در دنياي فيزيك نجوم به‌وجود آورد.

سپس وارد دانشگاه كمبريج شد و در همانجايي كه زماني "اسحاق نيوتن" بود يك كرسي رياضي به‌دست آورد. سپس ازدواج كرد كه حاصل آن 3 فرزند بود. در سال 1985 به دليل بيماري التهاب ريه پزشكان ناي وي را قطع كردند و از آن زمان ديگر نتوانست حرف بزند. باوجود اين 43 سال داشت و هنوز زنده بود و مغزش شگفتي دانشمندان زمين را برمي‌انگيخت.

به گفته "جيم الخليلي" استاد فيزيك دانشگاه "سوري" كه هاوكينگ را در اين كنفرانس همراهي كرده بود اين بيماري نقش چنداني در بروز نبوغ وي نداشت.

وي در اين باره گفت: به اعتقاد من استفان فردي است كه سرنوشتش از قبل مقدر شده است. شايد ترس از مرگ موجب شد كه وي در يك دوره خاص توجهش را به علم افزايش دهد اما به اعتقاد من به وضوح معلوم است كه وي انساني متفاوت از ديگران است.

براساس گزارش لاستمپا، در رويال آلبرت هال لندن پس از پايان سخنراني هاوكينگ، تماشاچيان به مدت 2 دقيقه وي را تشويق كردند. هاوكينگ با تبسم عجيبي حضار را تماشا كرد و گفت: فكر مي‌كنم كه مردم از تضادي كه ميان قدرت‌هاي فيزيكي تا اين حد محدود من و عظمت طبيعت جهاني كه با آن كار مي‌كنم وجود دارد به وجد مي‌آيند.

در اين ميان خانمي كه در رديف اول نشسته بود بدون هيچ خجالتي شروع به گريستن كرد.
آفتاب

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

دانلود فیلم ایرانی شرایط +18