تفاوت دانشجوی افغان با دانشجوهای جهان

برای دیدن کامل هر مطلب لطفاً بر روی عنوان ( تیتر ، نام ) مطلب کلیک کنید. و یا بر روی عبارت ( برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید ) کلیک کنید.
جاپان: به شدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد!
مصر: درس می خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می شکند!
هند:  او پس از چند سال درس خواندن عاشق دختر خوشگلی می شود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می کند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشنی(ACTION) پیش می آید و سرانجام آندو با هم عروسی می کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود!
عراق: مدام به تیر ها و خمپاره های تروریست ها جا خالی می دهد و در صورت زنده ماندن درس می خواند!
چین: درس می خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را می سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می فروشد!
گینه ( یک کشور آفریقایی): او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیله ای درس بخواند!
کوبا: او چه دلش بخواهد یا نخواهد یک کمونیست است و باید باسواد باشد و همینطور باید برای طول عمر فیدل کاسترو و جز جگر گرفتن جمیع روسای جمهوری امریکا دعا کند!
پاکستان: او بشدت درس می خواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید!
عربستان:  به دلیل پشتگرمی به چاهای نفت ذخیره شده در جیب پدرش، صرفا به دانشگاه می رود تا بیکار نباشد و  در اوقات بیکاری بین کلاس؛ توطئه ایجاد فتنه بین دیگر مسلمانان را می کشد!
انگلیس:  نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان سال 2012!! منقرض می شود ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می خوانند!
ایران: به محض ورود به دانشگاه عاشق می شود! اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، و الا عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می شود! و بالاخره تن به ازدواج دانشجویی می دهد!
اما افغانستان:
دانشجویان در افغانستان چند گروه هستند. اولا گروه بیچاره ای از قشر ضعیف جامعه که با مشقت فراوان خود را به دانشگاه می رسانند و با تلاش درس می خوانند و پس از فارغ التحصیلی به دلیل نداشتن یک معرف با نفوذ ، معمولا با تحصیلات عالی وارد بازار کار عادی می شوند.
 گروه دوم دانشجویان وابسته به سران حزبی می باشند که تنها به داشتن  نام دانشجو و گرفتن مدرک تحصیلات عالیه راضی هستند زیرا مهم نیست که دارای چه مدرک در چه رشته ای هستند، بالاخره در یک مقام خوب دولتی مشغول به کار می شوند ، بدون توجه به تخصص و کارآیی شان. ( قابل توجه برخی از عزیزان بلند پایه دولتی )
گروه سوم اقوام و نزدیکان مقامات دولتی می باشند که به محض اتمام تحصیلات ابتدایی، با توجه به استعداد خارق العاده شان ( !!! ) بورسیه یکی از کشورهای خارجی می شوند تا برای هدر نرفتن هوش و ذکاوت مادر زادیشان هرچه زودتر به تحصیل در یکی از کشورهای وابسته به فرد معرفشان مشغول به تحصیل گردند. که معمولا در آن کشور باقی می مانند. ( تا دیگر دانشجویان مستعد کشور از تحصیل در کشورهای خارجی محروم گردند).

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

تظاهرات هزاره ها در کشورهای مختلف جهان

تصاویر اعتراضات افغانیهای ناروی به فجایع بهسود