تعصب تعصب و باز هم تعصب


به ادامه معضلاتی که در شهر پونه کشورهند در میان دانشجویان افغان مقیم این شهربه وجود آمده که همین تشتت ها واتهامات تبعیض آمیزباعث برکناری جنرال قونسل افغانستان مقیم ممبایی که تنها قنسل هزاره از54 نمایندگی سیاسی افغانستان در خارج از کشور میباشد که متاسفانه دردوره سوم اوایل خدمت اش در هند قربانی تعصبات قومی گردید ، میخواهم بگویم که ای کاش و ای کاش یکعده از دانشجویان شهر پونه وابسته به احزاب سیاسی نبودند، تا همچو سوۀ تفاهم ها به وجود نیامده و ریشه نفاق میان دانشجویان این شهر و سایر شهرها بیشترو باعث برکناری قنسل نمیگردید.
این جانب یکی از کارمندان جنرال قونسلی افغانستان مقیم ممبایی هستم وازآنچه که دوستان در رسانه های الکتریکی در موردموضوع فوق از خودبنشرمیسپارند آگاهی بیشتر دارم.
نهایت سعی ام را نمودم تا درین موضوع داغ و جنجالی هیچ دخیل نگردم و فقط خواستم تا ناظر آن باشم که کی ها واقعیت و کی ها غیر واقعیت را در این جا به نشر میرسانند تااینکه اسم بنده نیز بر اثر سو تفاهم همان عدۀ از محصلین شهر پونه در لیست ضد پشتونها چه در هند و چه در افغانستان علاوه گردید که واقعا برای من جای تاسف و گذشته از آن جالب است چون در گذشته بنده هیچ گاه نخواسته ام تا درمراسم فرهنگی که در شهر پونه توسط موسسه های فرهنگی (پونه یونیورسیتی،آی سی سی آر ویا ارگان دولتی که سالانه برای محصلین افغان بورسیه تحصیلی میدهند، ویا کالج های مربوط) آن برگزار میشد ضد پشتون ویا ضد آتن (عنعنه ی محلی هموطنان پشتون ) باشم بلکه خواستار آن بودم که بجای این چرخش های سرگردان باید چیزی راجایگزین نماییم که گویای فرهنگ ملی همه افغان ها باشد.ودرین نظر اکثریت قریب به اتفاق هموطنان با من تشریک نظر داشتند، امابا تاسف که سیاسیون فاشیست دولتی با مداخلات زورمندانه خویش از داخل کشوربه تطبیق فرهنگ تک قومی تا حدی تاکید نمودند که این موضوع به ادارات مرتبط هندی رسیده واعتماد دانشجویان افغان مقیم هندرا نزد آنان خدشه دار نمودند که این نزاع داخل دانشجویان را تعدادی گماشتگان سیاسیون حاکم افغانستان برای آنها راپور داده و آنها از داخل با توصل به زور در برابر این تصمیم دانشجویان ایستادند.
دوسال اخیر تعلیمی ( 2009 و 2010م) سال پر مشقت و جنجالی برای دانشجویان افغان در شهر پونه بوده است. درین مدت هیچ یک از ارگانهای دولتی افغانستان چه وزارت خارجه یاسفارت کبرای افغانستان در دهلی توجه خاصی برای دانشجویان شهرپونه نکردند در حالیکه جنرال قنسلی افغانستان مقیم ممبایی با فرستادن سکرتر اول محترم میرسیف الرحمن رحیم برای دانشجویان توصیه نمود تا چندتن از دانشجویان را ازمیان خود انتخاب نموده و بحیث نماینده به جنرال قنسلی افغانستان معرفی نمایند .چون وجود نماینده نیاز مبرم و ضروری برای دانشجویان شهر پونه بود، تا جنرال قنسولی نماینده های مذکوررا به ارگانهای مربوطه رسما معرفی نمایند. ولی نسبت به همان بی اتفاقی وعدم اعتماد که میان افغانها ایجادگردیده بود، نتوانستند نمایندۀ انتخاب نمایند و این مسله با گذر زمان به تشنج بیشتر گرایید.اما با همه این،جنرال قنسل ممبایی با تلاش های بسیار توانست تاچهار تن از دانشجویان پونه را از اقوام مختلف به حیث نمایندهای دانشجویان انتخاب نمایند.
به ارتباط اخراج دو تن از هموطنان پشتون از شهر پونه توسط پلیس هند اسامی ریاض سادات و فهیم سادات میخواهم حقایقی را گویا شوم که همین حقایق مبدل به سوۀ تفاهم شده و بعداً باعث برکناری قنسل گردید، چنانچه ایشان وبعضی از دوستان نا آگاه شان به این عقیده اند که جنرال قنسول افغانستان مقیم ممبایی هیچگونه تو جه به لغو کردن اخراج این دو دانشجو از هند نداشته است درحالکه خود بنده شاهد آن بودم که سعی وتلاش همین قنسولگری بوده و حتی در روز تعطیلی مایان از نقاط مختلف شهر جمع گردیده و مکتوب این دو دانشجورا نوشته اولا به کمشنری پولیس پونه وبعدا به مرکز وسفارت کبرای افغانستان در دهلی فرستادیم که همین سعی وتلاش مایان باعث اخراج نشدن این دو دانشجو گردید واینکه چرا این دو دانشجورا اخراج مینمودند تنها پلیس پونه در جریان آن میباشد.
بنده نیز یکی از دانشجویان شهر پونه بودم و بعد از اتمام امتحانات سال اخیرم خواستم تا با جنرال کنسولی افغانستان مقیم ممبایی همکاری داشته باشم و از مدت هشت ماه بدینسو همکاری خویش را با این جنرال قنسولی دارم ادامه میدهم ولی با تاسف همانند سابق باز هم بعضی از حلقات سیاسی داخلی افغانستان در همین جا هم فعالیت های شوم خویش را اجرا مینمایند وبنده را به ظن جاسوسی محکوم مینمایند درحالیکه این یک دروغ مطلق بوده و از حقیقت بدور میباشد و هیچ پایه و ثبوتی وجود ندارد .برای بنده جای بسا خرسندیست تا در خدمت تمامی مردم افغانستان باشم وتا حد توان بتوانم برابری،برادری و اخوت را درمیان هموطنانم بمیان بیاورم ولی هستند اشخاصی که با عقاید کهن وشوم چه در پونه وچه در داخل کشور باعث تشتت وپراگندگی وبه وجود نیامدن برابری وبرادری میان افغانها میشودکه متاسفانه همین اشخاص از نیروی دولتی بیشتری در داخل افغانستان برخوردار هستند که از جمله اشخاص حزب افغان ملت را میتوان نام برد .
در خلاصه میخواهم بگویم که درد بنده بیشتر ازاین است و ای کاش این درد و مشکل شخصی بنده بود.
درد من در اینجاست که برای بنده هم به صورت مسقیم وهم در سایت های انترنتی که میتوان سایت tolafghan.com را از جمله نام برد، گفته میشود که شما هزاره متعصب در این جا اجرای وظیفه نه بلکه جاسوسی مینمایید و خواهان این اند که بنده وظیفه ام را ترک نمایم و به شکل از اشکال و به بهانه های مختلف بنده را متحم به این و آن می نمایند، جای تاسف ،حیرت و نگرانی من در این است که چرا کلمه هزاره به کار برده میشود؟ افغان ها با هم مساوی و برابر اند و حق و حقوق شان نیز باید مساوی باشد.
طوری که قبلا متذکر شدم همان اشخاصی که در دولت فعلی افغانستان دارای قدرت دولتی هستند ، میخواهند دولت فقط در رکاب قبیله سالار(پشتون ها) باشد که در عصر جدید یک طفل افغانستانی هم همچو فکررا نمی کند و دور ازمنطق و خلاف دموکراسی است ، حالانکه خود برادران پشتون ازجمله آقای کرزی همواره با شعار دموکراسی مردم افغانستان و جامعه جهانی را فریب داده است.
با احترام
عبیدالله آشنا

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

دانلود فیلم ایرانی شرایط +18