حکایت : بینای طمعکار


منصور دوانیقی مقداری زیادی پول به زیاد بن عبدالله داد تا وی این پول را بین افراد نابینا و یتیم تقسیم کند . فردی به نام ابو زیاد تمیمی که بسیار طمع کار و پول دوست بود به او گفت : نام مرا نیز در میان نابینایان بنویس .

زیاد گفت : حتماً می نویسم زیرا خداوند می فرماید : " فانّها لا تَعمَی الا ابصار ولکن تَعمی القلوب الّتی فی الصّدور " این کافران را گرچه چشمان سرشان کور نیست اما چشم دل آنها کور است .

سپس ابو زیاد درخواست کرد که نام فرزندش نیز در دفتر ایتام نوشته شود . زیاد گفت : اسم آن را نیز حتماً می نویسم . زیرا هر که پدری چون تو داشته باشد یتیم است .

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

دانلود فیلم ایرانی شرایط +18

همبستگی جهانی مردم هزاره